سرزمین رویاهای من

به یاد میهن بلاگ

۳۴ مطلب با موضوع «خاطرات ~» ثبت شده است

امتحانِ چرت و مزخرف زبان با دبیر زیبای با درک | #IDon'tEvenUnderstandYou -__-

تصویر فوق : مودِ من پشت میز سر جلسه و گوشی به دست زیر بادِ کولر در این هوای زیبای خنک و جهنمی تابستانی در حالی که هنوز بهاره ×یاااااااه یاااااااه XD ... میدونید به طرز مزخرف و خنده داری خستمه ...و بع حدی درگیر گشادیسم و بی حوصلگی ام که حتی حوصلم نمیشه تایپ کنم ...از عنوان پست معلومه ک اومدم غر بزنم ولی خب همین حین بعد از نوشتن عنوان رفتم یه لیوان آب خوردم و نظرم عوض شد XD ...میدونید معلم زبان مدرسمون اصن در کل تو باغ نیس ، تو یه جهان موازیدیگه سیر میکنه به حدی ک گاهی حرفامونو نمیفهمه و جواب هایی میده ک انگار حرفامونو زده تو گوگل ترنسلیت و بعد براش جواب نوشته XDمثلا : خانوم چقدر دیگه وقت داریم ؟؟ ... چیزی که ذهبی جواب میده : دقت کن خانومم...!هیچکس :من : وقت :دقت : ذهبی : ^_^حالا دلیل قاراشمیش بودن اعصابم ؟؟ خب مسلما ب *** رفتن سایت مسخره ی نظرسنجی گوگل فورم توسط معلمای که ما ازش به عنوان ابزاری برای امتحان گرفتن استفاده میکنن و خیلیم سایت مزخرفیه ، ولی بخوایم منطقی باشیم بنده خدا هیچ تقصیری نداره...واسه یه نظرسنجی ساده ساخته شده ولی دبیرای ما میخوان توش آزمون آیلتس طراحی کنن... خب پس واضحه ک چنین چیزی از آب در میاد ! براتون نگم چجوریه ... میتونید همین الان یه چشمه از سوالات تصحیح شده توسط این سایت رو ببینید و بفهمید چقدر باهوشه '-' ... : خیلی اسکله XD ...خب تازه این فقط لسنینگ بود ...که گند زد به اعصابم...با این سوالای مزخرف یس و نو ... آدم خندش میگیرهXDسوالای امتحان اصلیشم پر از غلط بود -_- ...یه کلوز تست داده تو متنش نوشته کتاب Canon معروف ترین کتابِ پزشکی ابن سینا بوده '-' ...بعد یه جمله داده گفته بگین درسته یا غلط :جمله هه : کتاب Canon معروف ترین کتاب پزشکی جهان است :/خب حدس بزنین اینا میگن جواب درستش چیه ؟؟ میگن این جمله درسته '-'در حالی ک این جمله غلـــــــطه !!!!!! اوکی ؟؟ ._. با منم بحث نکنین._.تازه من تا چندین ساعت فقط داشتم اسم کتابشو کَنِن میخوندم که در واقع یه برند خیلی معروف دوربین عکاسیه و مونده بودم خدایاچرا ابن سینا باید یه کتاب هم اسم با اون دوربین عکاسی داشته باشه XDبعد فهمیدم منظورش کتاب "قانون" بوده '-'در هر صورت...بع کیفم ک کتاب قانون اینقدر معروف بوده ک 700 سالتو اروپا تدریس شده...این موضوع حتی تو متن گفته نشده...مهم اینه ک متن چیز دیگه ای میگه...به درک ک برداشت هاشون فضاییه...خود متن داره یه چیز دیگه میگه ._.در ضمن مطمئن باشید الان پزشکای برزیلی و آمریکایی ننشستن سر جاشون ک شما یه کتاب باستانی پاره پوره از زیر خاک در بیارید فوت کنید و بگید این معروف ترین کتاب پزشکی جهانه پس ما دیگه هیچ کتاب جدیدی ننویسیم و بذاریم پیشرفت علم پزشکی متوقف شه '-----' عیح ...از زبان رسید به ابن سینا -_- ...راستی ! اعصابمم خورد بود برا همین یه متنِ مودبانه ی طولانی پر از حرص برا مدیر فرستادم و او با خوشرویی مرا پاسخ گفت  :/متن من : سلام خانوم فایض خسته نباشین ... وقتتون بخیر ببخشید راستش ما اصلا از نحوه ی برگزاری امتحان زبان راضی نبودیم...در صورتی که قبلا کلی خواهش کردیم و در مرحله اول هم به خود دبیرها درخواستمون رو  گفتیم تا یه وقت ناراحتی ای پیش نیاد...بعد که دیدیم فرقی نمیکنه اومدیم پیش شما تا شاید حداقل بتونید برامون کاری کنید...ولی خب بازم به همون راه و روش ادامه دادن...ما اگر خواهشی کردیم حتما مشکلی بوده...ازشون خواهش کردیم تو این سایت ها امتحان نگیرن ...آخه الان تازه امتحان زبان دادیم و امتحان علاوه بر اینکه توی سایت بود و سایت درست تصحیح نمیکنه پر از اشتباه و اشکال علمی بود نمیدونیم چه اشکالی داره پی دی اف سوالات رو بفرستن تا حداقل روی برگه جواب هامونو بنویسیم و بفرستیم... امتحان هایی که تو سایت ها گرفته میشه حتی مشکل به هم ریختن جهت و حروف و ترتیبش رو هم داره...همین به هم ریختن ترتیب تو سوال هایی که دوتا جای خالی دارن کلمات رو بهم میریزهبرای امتحان شنیداری هم سه تا فایل فرستادن و گفتن هر کدوم رو حداکثر می تونید سه بار گوش بدید و بعد پاسخ بدید... اما فقط ۲۰ دقیقه بهمون وقت دادن...در حالی که اگر همه چیز رو بذاریم کنار سه تا فایل هر کدوم ۲ یا ۳ دقیقه بودن...که ضربدر سه کنید و با هم جمع بزنید کلِ گوش دادنش بازم از ۲۰ دقیقه بیشتر میشهکاش حداقل بقیه دبیرها اینجوری امتحان نگیرن ... پاسخ مدیر :سلام عزیز دلم نگران نمره نباشید این امتحانات فقط درصدی از نمره را شامل میشه خودشون دانش آموزاشون را میشناسن اصلا نگران نباشید...! ._.مود من : ولی من میدونم ک شما منو نمیشناسین...!دونــــــت اِوِر تینک...تینک یو نو می...XD جاست فالو می...شماها منو نمیشناسین غریبه ها...ازم دور شین...پوشالی های بی همه چیز...اه...پ.ن : امتحان بعدی ... ریاضی به وقت 17 خرداد 1399برم یه خاکی به سر جزوه ی باشکوهم بریزم...اگه گشادیم اجازه بده البته حتما چنین کاری میکنم!پ.ن 2 : دیدین چقدر عکسای پست مودن؟ *-**بغض مزخرف گلویش را قورت داده و برای بار هزارم مور اند مور توایس را پلی میکند*

۱۳ خرداد ۹۹ ، ۱۴:۴۷ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪

پویندگان + اخبار امتحانات + فیزیکِ امروز + حرف #Exams

هی ! بازم سلام ! ^^ = خوبین ؟؟ حال و روزتون براتون قابل تحمل هست به حد کافی ؟؟امیدوارم که باشه ((: ...چون هر چی نباشه به هر حال ، این روزا هم باید بگذرن دگ ...همین الان خسته و کمی نالان ، ولی آسوده خاطر از فرط راحتی رو زمین ولو شده بودم و واقعا باورم نمیشد !! چیو باورم نمیشد؟؟ خب ... قرار نیست از یه معجزه ی بزرگ تاریخی حرف بزنم ، ولی همین ک اون امتحان از سرم گذشت ، انگار دنیا رو بهم دادن((=بعلـــه !! یک عمرِ تحصیلی ( !! ) فیزیک بخونی و متعجبانه از فقدانِ علاقه ت به ریاضی به فیزیک عشق بورزی ، بعد بخوای بزنی کل زحمات اون دوران یه ذره درس خوندنتمبا ول گشتن و علافی و بیکاری و کوتاهی و بیدار موندن از شب تا صبح و نت و سوشال مدیا ب فنا بدی؟؟ خب ، مسلما چنین چیزی دلم نمیخواست ، اما در واقع بحث خواستن یا نخواستن هم نیس ، بحثِ اینه که از اولِ فرجه تا آخرش ول گردی میکنی و میخوریمیخوابی و شبا تا صبح بیداری ، اون وقت روزِ امتحان فیزیک که عصرش ساعت 5امتحان داری باید یادت بیوفته 3 فصل نخونده داری و توقع نمره ی آرمانی هم داری ؟ :|خب ، از همین تریبون داد میزنم ک رسما کوتاهی کردم ! به حدی ک چندین ساعت قبل از امتحان از استرس و خودخوری نفهمیدم چندین بار عرض راهرو رو طی کردم و واقعا چندین بارِ دیگش نزدیک بود گریم بگیره((= ... مدتهاست درس نخوندم...شاید حتی اصلا حق گریه هم نداشتم !! کسی رو ک نهایتا تو 5 - 6 ساعت !! کلِکتابو واسه امتحان پایانیش خونده چ توقعی میشه ازش داشت رسما ؟؟((= ...راستش گشادی های من با کمال گرایی وجودم اصلا جور در نمیان ، برا همین خودمبا خودم دچار مشکل میشم و خود درگیری هام ب اوج میرسه { = ...در هر صورت دقیقا همون لحظه ای ک نزدیک بود بعدِ دادن اون امتحان استانیِقبل از امتحان اصلی بزنم زیر گریه ! ._. ، پی دی اف سوالات زیبای فیزیک از راه رسید و حتی یک ساعت و نیمم وقت داد!!!!!!!! ... سوالاش روحمو بهم برگردوند((":با آرامش نوشتم ... عکس گرفتم ، اسکن کردم ، فرستادم ، دبیرمون اظهارِ خداحافظیو اینکه سالِ تحصیلی سختی بوده کرد و فلان و فلان و ...((: تموم شد !! فیزیک دهمو امتحاناش... قوانین پیچیده ی فیزیک و دریا و طوفان !! ((= (: ×خب ، خیلی فیزیک تو فیزیک شد ، امتحان بعدی زیسته و من حتی توضیح ندادم تو این مدت چه اتفاقایی افتاده و دقیقا چه بلاهایی سرم اومده و داره سرم میاد '-' بذار یکم از شیوه ی خلاصه نویسی یکی از نامه های جودی ابوتاقتباس کنم تا خزعبلات و اخبار زندگیم‌کوتاه تر و مفید تر بشن*-*1. اولا که میهن مثلا اومده کارشو درست کنه ولی زده خراب ترش کرده -_-استفاده از کاراکترای انگلیسی و یه سری علائم نگارشی تو کامنت اصلا مجاز نیست :|2. خیلیا به بیان مهاجرت کردن که خیلیم جای دنج و گوگولی ایه*-*منم یه وب صرفا جهت ارتباط ساختم ولی هنوز کاملا آماده نیسو نمیدونم چرا حسی بهش ندارم'^' ... دلم نمیخواد اینجارو ول کنم ...هر چند هرچی تا حالا می نوشتم به امید نظرات شما ها بوده و الان با این وضع دیگه نظری در کار نیس ...((": به هر حال هر وقت آماده شد لینکشو بهتون میدم((": ♡ به وب های بیانتون هم حتما سر میزنم در اولین فرصتم~3. بهمون برنامه امتحانی دادن که از امروز شروع شد و تا 1 تیر ادامه داره -_-میتونستن امتحان نگیرن ولی می بینید ک میگیرن...خوبشم میگیرن ...جای شکرش باقیه حداقل حضوری نیس...4. من به شدت تو این مدت قرنطینه درس نخوندم =| ...ینی کل این سه ماهو فقط گرفتم خوابیدم :| ...چیه؟؟ صداقته دیگه '-' 5. امتحان ریاضی از ۴ فصل آخر کتابه که دو فصل آخر من حتی عنوانشم نمیدونم!حدودا پنجاه شصتا ویدیوی ریاضی فرستاده که تا حالا باز نکردم :| دست مریزاد به غیرت و ارادم ... واقعا آفرین ... خیلی آفرین ...!6 . عکسای پست مال روزیه ک بعد از شونصد سال از خونه زدم بیرون و با رعایت پروتکل های بهداشتی! رفتم کلاس زبانمون تا بتونم صبا و سه چهار تا دیگه از بچه ها رو ببینم(: ...جای مبی خالی ! دلم یه ذره شده براش ...7 . این بالایی مینی بوس آقای گل زرده XD ...آقای گل زرد هم شوهرِ خانوم جمهوریه XD ...خانوم جمهوری هم مدیر کیوت و لاغر اندام و ظریف مریفِ موسسه ی زبانمونه XDکفشای آل استارش!! ای خدا ...خلاصع ، من همیشه رو این مینی بوس کراش داشتم XDاختصاصی پویندگان خودمونه ...((= ~ باهاش این ور اون ور میریم XDسر کل کلاسامون صدای گوش نوازش بود'-' دائم این مستر یلو فلور داشت مینی بوسشو روشن میکرد وسط کلاسای ما•-• من باید ، باید باهاش عکس می گرفتم ...دست عکاسشم مرسیXD ...باااد صبا ~خوش گذشت در کل (: ...با ماسک و دستکش ...8. دیده میشه یا نمیشه ، حس میشه یا نمیشه ، فهمیده میشه یا نمیشه ، در هر صورت ، من واقعا دارم سعی میکنم کنار بیام ، ولی باید اعتراف کنم اطرافیانمو کم در نظر گرفتم ... ممکنه با بعضی بی قراری های من واقعا مورد آزار و ناراحتی واقع شده باشن ...مطمئنم دوست ندارن این حجم از خود درگیر پنداری و بی قراری هامو ببینن،ولی صادقانه میگم ، باعث و بانیش خودم نیستم!!! واسه درست کردنش هر کاری کردم ... هر راهیو امتحان کردم ولی تهش بازم به همون جایی رسید ک قبلا ختم شده بود((:دیگه نمیدونم چیکار کنم ! شاید فقط باید کمتر فکر و خیال کنم ...بگذریم از اون بحث ، به هر حال این یکی امتحان گذشت ، ولی هیچ تضمینی نیست کسی با علافی و کوتاهی نمره بیاره(((: ...9. طبق عادت قدیمیم ، بعد همه ی امتحانام سعی میکنم بیام و پست بذارم ،از حال و روزم بگم و هر چیزی ک به ذهنم میاد توصیف کنم ...حرف بزنم تا تو گلوم گیر نکنه(: ...من نمیتونم از نوشتن دست بردارم ، حتی اگه جای قطعات ادبی فقط مشت اراجیف خود درگیر طورانه یتینیجری باشه ، حتی اگه از دیدگاه کوته فکرانه ی بعضیا ، وبلاگ نویسی از مد افتاده باشه ، من همچنان ادامه میدم !!10. تو رو خدا ببین ! قرار شد تازه مثلا خلاصه وار بنویسم ! نخوام خلاصه وار بنویسم دیگه چه وضعی میشه ((: ..!!پ.ن : امتحان بعدی زیست به وقت ۱۰ خرداد ۱۳۹۹پ.ن 2 : همین چند لحظه پیش تازه یادم افتاد باید برا ورزش رکورد و ویدیو میفرستادیم به عنوانِ امتحان ورزشِ خرداد :|بذار فقط...خوب تماشا کنین ... این روزها و نوعِ گذروندن زندگی کوفتی تحصیلیمو مث چی تو سر نوادگانم می کوبم...بهشون میگم چ زندگیِ زیبا و جذابِ قاطی پاتیِ فلاکت بار و قشنگی داشتم تو این دوران قرنطینه ... وایسین فقط ... چ مامان بزرگ یومیکویی بشم XD
۰۷ خرداد ۹۹ ، ۱۵:۵۷ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪

از بدونِ عنوان ترین های این وب × برگی از دفترچه ی خاطرات By : ME ~ To : U

میدونی ؟من ، همیشه بی مقدمه بودنو دوست داشتم!مقدمه چینی ، همیشه خیلی وقت می بره ،با کلی کلمه های رسمی و یه عالمه حرف و تاریخ وامضا کنارش یا شاید یه مهر رسمی قرمز کنار اون نامه وتازه ، بدون پرِ سفید ! چون به هر حال فیلم و دراما که نیس ،فوقش یه نامه ی اداری سیاه و سفید دیگه ستکه با یه پوزخند روونه ی سطل کاغذ باطله ها میشه بدون اینکه اون کلمه های تکراری تایپ شده ی غیر دست نویس حتییه بار هم خونده بشه ... کلمات رو اعصابی نظیر "منطقی باش" !"فکر کن " "به صلاحته" ! و غیره و غیره .گفتم غیر دست نویس...اول اینکه خب ... دست نویس تقرییا زیاد دارم ، منتها نه اونقدرا زیاد ...چون همیشه عادت دارم قلمو خیلی محکم رو کاغذ فشار بدم ودست خطم زیادی پر رنگه ... واسه همین یا خودکارا جوهر پس میدن، یا مدادا دستمو خیلی خسته میکنن ... دوم اینکه ، اگر خطم خوب بود دست نویس می نوشتم ... حیف که از نظر من خیلی خیلی بده((: به هر حال ،از همون روشی استفاده میکنم که بعد ها ازش به عنوان یه عادت تاریخی یاد میشه : تایپ کردن! ... ولی خودمونیم ، فکر کن چقدر بهمون میخندن بعدا ! میگن اونا عادت داشتن دونه دونه حروف رو فشار بدن تا کنار هم بمونه ، به هم بچسبه و ازش یه کلمه ساخته بشه ، بعد با کلمه ها جمله ساخته بشه ، با جمله ها متن!من نمیدونم قراره به چی برسن که اینقدر مسخرمون میکنن ، ولی ولشون کن! یه هر حال تایپ کردن هنوز از مد نیوفتاده ((:پس منم همون کارو میکنم ... دونه دونه کلیدا رو با انگشتام لمس میکنم و سعی میکنم ازشون کلمه بسازم ... کلمه ها رو کنار هم میذارم تا ازشون جمله بسازم ، و با جمله هام ، هر چند بی ربط  سعی میکنم یه نامه بنویسم ، یه تکست ، یا یه متن ...میتونی هر جوری دوست داری صداش کنی ...کلمه هایی که محتویات روحمو خالی میکنن ...بار سنگینمو از رو شونه هام بر میدارن و کمکم میکنن زیر آسمون نارنجی تنها قدم بردارم ،چون مطمئنم تنها نمی مونم ... کمکم میکنن قدمامو سبک تر بردارم و به پاهام وزنه ی آهنی وصل نکنم ، چون خیلی جاها هست که باید برم ، و خیلی جاها مونده که باید بهشون برگردم .نغمه های آروم پرنده های شبنم دوست صبحو گوش بدم و به هر کسی که میگه آسمون ارغوانی نیست یه لبخند ملیح بزنم و بیخیالِ بیخیال،یه حبه قند دیگه بندازم تو قهوه م ... به هر حال ، "هر کسی"که صبحِ اول صبح جای خوندن روزنامه کاغذاشو بو نمیکنه تا رایحه ی خشک و عجیب کاغذ ریه هاشو بسوزنه ...! این وسط بوی جوهر که باهاش قاطی میشه ،یه حس غریب ایجاد میکنه ، یه حسِ بی ربطِ خیلی مرتبط ...دارم راجب زندگی آرمانیم حرف میزنم ؟رایحه ی کاغذ روزنامه و قهوه ی سر میز صبح ؟نمیدونم ... کی میدونه اصلا چی دلم میخواد ! مغزم پر از پادکست های کهنه و خاک خورده ست ،منتها بنظر نمیاد از هشتگ های ترند جهان عقب مونده باشم .حداقل این چیزیه که به نظر میاد و تو نگاه اول احساس میشه!میدونی چی میخوام بگم ؟ حس میشه ؟ارتباطِ بین بی ربط های خیلی مرتبط ؟حقیقت مثل خورشید میدرخشه...بهونه ای وجود نداره ،پس این یه بیانِ دیگه ایه از جمله ی " خیلی راحت تر از اینا ، میشه بی بهونه بود ! "یه نفر خیلی وقت پیشا بهم یاد داد برا چنین چیزایی ، دنبال بهونه نگردم ! ...نیازی ندارم به دلیل ، تا وقتی میتونم بی پروا کلمه هامو پشت سر هم ردیف کنم و مطمئن باشم کسی ازم نمی پرسه چرا فکر میکنم آسمونو حتما یه روزی فول بنفش می بینم ومطمئن میشم کسی اعتراضی وارد نمیکنه ...نهایتا ، اگه اعتراضی بود ، یه کلاه گیس کلاسیکِ سفید سرم میذارم و با همون کت ساتن برنزی رنگ از رو صندلی بلند میشمچکش چوبیمو می کوبم رو میز و بلند میگم :اعتراض وارده !!! هر چقدر دلتون میخواد اعتراض کنید!میتونید حرف دلتونو فریاد بزنید ... نظم دادگاهم نمیخواد رعایت کنید...قانون مرده!!! بیدار شید !!!!! مرز ها رو رد کنید ... فارغ از زبون و پوست و رنگ وتفاوت هایی که بین احساساتتون هست ...تا میتونید حرفای کلیشه ای بزنید ، شعار بدید ، زندگی کنید ، اینجا کی به کیه؟کی میخواد ازتون بخواد از دوست داشتن اونایی که دوسشون دارید دست بکشید؟(: هوم؟میتونم دور دنیا سفر کنم و بعد از برگشتن هنوزم همینو بگم ! تا ثابت کنم قدرتِ بی پایان لیریک ها و تکست ها رو ...اما تو باور داری مگه نه ؟(:منم باور دارم که بازم صداتو میشنوم ...صدایی که اسممو صدا میزنه (=اون روز یه کلاه حصیری سرم گذاشتم و با چند شاخه گل آفتاب گردن و گونه های آفتاب سوخته برمیگردم سمتت!شک ندارم خودتی ...!با عشق ، من !3 / 3 / 1399پی نوشت : نصفه شبه و بی خوابم .برات این نامه رو می نویسم .بیخیال و فارغ از فکر کردن به وضع میهن بلاگ...یا بلاتکلیفی در مورد برنامه امتحانی ای که معلوم نیست اصلا وجود داشته باشه یا نه!به هر حال ، نظر نمیشه داد ، باشه! پست که میشه گذاشت (:32 : 2 A.M
۰۲ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۰۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪

زندگیمون داره میگذره / این ی ماهم روش ... #Mood

تموم شد ... اردیبهشت ... یه ماه دیگه هم گذشت ...شاید یه ماه پر از بلاتکلیفی و بی حوصلگی ...یه ماه پر از کوتاهی و کم گذاشتن ...اگه شرایط مثل قبل بود شاید الان حتی وقت اینجا پست گذاشتنو نداشتم...شاید حتی قسمت منطقی ماجرا اینه که در واقع وقت نباید داشته باشم ...نباید کلِ یه کتابو توی یه روز بخونم ! نباید چند ساعت قبلِ امتحان براش دست به کار شم ...نباید از تو تخت بپرم تو کلاس ...نباید خودمو گم کنم ... نباید به عقب نگاه کنم ... نباید تو جاده عقب عقب راه برم وقتی دارم به سمت جلو حرکت میکنم ...نباید اینقدر مکث کنم ...نباید خودمو با Overthinking خفه کنم((:نباید اینقدر سهل انگاری کنم ... نباید اینقدر حس تنهایی کنم ...نباید ... نباید ...بنظرمیاد دخترِ قصه حتی بعد رفتنش ، هنوز یه تیکه ی بزرگ وجودشو برا بار هزارم جا گذاشته...میون این همه نباید کلی کار انجام دادم و میونِ همه اون باید ها هیچکدومشو به جون نخریدم ...نمیدونم ...شاید هرگز قبلا اینقدر احساس پوچی نکردم ...اما خوشحالم ک این ماهم داره تموم میشه...میدونم نمیشه از گذر روز ها انتظار معجزه داشت و میدونم فقط خودمم ک میتونم همه چیو درست کنم ...با این حال ، از اومدن ماه جدید ، حداقل ناراحت نیستم ... امیدوارم بالاخره تموم بشه ...و منم ، آسمون آبیمو پیدا کنم ...یاهرچیزی ک از اونم برام با ارزش تره ...- من تو رو به هر آسمون آبی ای ترجیح میدم! - Weathering With You ...
۳۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۱:۴۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪

Mood | Text ~ +دمپایی های ایشون + یه اپسلیون چرت و پرت!

متاسفانه ،هم پوست کلفت شدیم هم دل نازک ! در جریانید که اصلا با هم جور در نمیان!Source : t.me/kafihaپ.ن : وقتی تو حتی دمپایی هاتم برندِ FilA ست دیگه چه سخنی میتونی برا من باقی گذاشته باشی؟ ((":کاری کردی مرز های ویو و نگاهم نسبت به شلوار کردی و دمپایی جابجا شه !! این چ وضعشه..."پسر مردم"...پ.ن 2 : آیا خیلی ضایعه که من همینجوری پست میذارمو خود محور طورانه به فن گرلی کردنام ادامه میدم و هیچتوضیحی هم ضمیمه نمیکنم؟ ._. ...نگران نباشید !I am just too lazy for expressing the reality :|ولی قول میدم ک در فرصت مناسب اعتراف نامه بنویسمD":پ.ن 3 : آیا اینم خیلی واضحه که از شدت بیکاری دارم پست میذارم در حالی که هزار تا امتحان دارم که امتحان ادبیات فردا فقط یکی از اوناست ولی من مثل آدم درس نمیخونم و حتی نمیدونم دقیقا چمه یا چی میخوام بگم؟ ._.حالا اصلا کی گفته برای پست گذاشتن باید حرف و تاپیک درست و حسابی داشته باشی؟ ._.من یکی میخوام نادرست و ناحسابی باشم این وسط:|وجدان : حالا کی گفته نادرست و ناحسابی نباش ک تو داری دفاعیه ارائه میدی جلو جلو دعوا میکنی؟؟XDمن : واااااااای بااز تو به ابراز احساسات درونی گفتی دعوا؟؟ این تویی دیگع از مامان بابام چ توقعی میتونمداشته باشم؟ -__- وجدان : خب ابراز احساسات درونیت همیشه به طرز مسخره ای در هم پیچیده و غیرقابل قبوله به همین علت مخ طرف مقابلت در هم می پیچه و نمیدونه چه پاسخی به سخنان گهر بارت بده ، این میشه که میزنه تو ذوقت و ازت میخواد منطقی باشی '-'من : فک مثلا چی میشد نباشی اینقدر تو سرمنق نق نکنی تو '-' اه...خستم کردی -.-پ.ن 4 : مدیونید فک کنید تو خونمونم وقتی تنهام همینجوریبلند بلند با خودم حرف میزنم!! خیر...به هیچ وجه !!!!
۲۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۸:۲۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪

I'm such a fool ! / #Roses By : BENNY BLANCO , JUICE WRLD , BRENDON URIE

[Chorus: Juice WRLD]Roses are red, violets are blue رز ها قرمزن ، بنفشه ها آبی ان My heart is dead, I'm such a foolقلب من مرده ، من یه احمق امWhy did I fall for you?چرا عاشق تو شدم؟!؟I gave it all for you[چرا] همه چیمو بهت دادم؟Roses are red (Check), violets are blue (Check)My heart is dead (Check), I'm such a fool (Check)Why did I fall for you?I gave it all for youپ.ن : گومن نظرات رو جواب ندادم ، فعلا وقتی رو قسمت نظرات پنل کلیک میکنی میهن بلاگ به جای صفحه ی نظرات ، صفحه ی اصلی خودشو میاره.اینم موضوع مهمی بنظر نمیاد ولی نوشتم که بعدها در جریانِ تمام این مسخره بازیای میهن بوده باشم . یک ساعت و نیم دیگه امتحان زبان دارم و در حالی که از اول فروردین داشته درس میداده و کتابشم هنوز باز نکردم ، دارم این پستو می نویسم((:پ.ن 2 : دروغ چرا؟ همیشه که قرار نیست بگم فلان آهنگ و فلان فیلم و سریال خیلی قشنگه!اتفاقا این آهنگ اصلا قشنگ نیست ، تنها قسمت خوبش لیریکشه که واسه همین نظرمو جلب کرد.برا همین براتون نمیذارمش! (((: ... #تحول ...#تنوع ...
۱۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۰:۱۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪

WTF؟؟ #Kutabare....×

شاید شنیده باشین رئیس جمهور وقت طبق اون سابقه ی درخشانش چی فرموده...مناطقی که وضعیتشون از لحاظ پاکی از ویروس کرونا سفید اعلام شده27 اردیبهشت تشریفشونو برمیگردونن مدرسه شون! و شهر ما هم چنین وضعیتی داره ... کاری ندارم که خوشحالم یا ناراحت ، حتی وقت ندارم خوشحال یا ناراحت باشم...فقط میدونم که دوست ندارم برگردم! دقیقا مثل بچه های تخسی که روز اولمدرسه دامن مامانشونو میکشن و جیغ میزنن که نمیخوان برن.از این تشبیه ها زیاد به کار بردم ولی این بار خیلی خیلی فرق داره من و اونا یه تفاوت اساسی داریم ، اونم اینه که اونا اول راه میخواستن جا بزنن و بعد آدم شدن ، من اول راه آدم بودم ولی همین ک یه ذره خط پایان پدیدار شد جا زدم! موضوعی که آزارم میده سقوط از بالا به پایینه نه مشکل برای صعود و زیر صخره ها موندن!من بالا بودم ولی حالا پایینم!!! پایین تر از هر زیرزمین نمور و خیس مرده ای...اگه شرایط عادی بود چیزی به تموم شدن سال تحصیلی نمونده بود ولی الان انگار تا ابد ادامه داره و هنوز که هنوزه بعد این همه مدتی که مثل برق وباد از جلوی چشمام گذشت ، محو شد ، تیکه تیکه شد و پرپر شد هنوزم دبیرستانبرام تازگی داره و هنوزم آرزو میکنم برگردم تو اون کلاسای شلوغ قدیمی بشینمو جای زیست و فیزیک و شیمی با یه معلم خیلی معمولی کتاب علوم بخونم نه اینکه خسته و علاف و سرگردون روزامو سیاه کنم و تباه تر از همیشه وسط کتابایتست از این صفحه به اون صفحه بپرم و کل زندگیم پر از حرف کنکور و دانشگاه و شغل و رشته ی تحصیلی و آینده و هزار کوفت و زهر مار دیگه بشه و آخرشم هیچی نخونم و امتحانای انلاینوقهوه ای کنم...به خودم خیلی قولا دادم و خیلیاشو شکستم ، من هنوزم همونقدر آرزوی برگشتن دارم و هنوزم اگه میدونستم جابجا کردن عقربه های ساعت تاثیری تو عقب بردن زمان داره مثل یه ساعت ساز احمق به جون تک تک ساعت های عقربه دار زندگیم میوفتادم و حتی به ساعتای دیجیتالی التماس میکردم !!! پشیمون نیستمچون قدر لحظه هایی که داشتم دونستم و دقیقا به همین دلیل میخوام برگردم... میدونستم که چقدر فوق العاده بودن و واقعا به این موضوع واقف بودم... حداقل تو این موضوع که چجوری باید قدر لحظه هایی که داشتمو بدونم واقعا کمنگذاشته بودم ولی مشکل دقیقا اینجاست که چه فایده؟ ...ته تهش اینه که یه مشتفعل ماضی بعید کنار هم ردیف کنم و به لفظ قلم پر آب و تابم بخندم!!! بخندم به روزهاییاز زندگیم که با دستای خودم کدر و تیره و تار کردمشون و هنوزم نمیتونم دست از اتفاقایی که افتاد و خاطراتی که داشتم بکشم و ته تهش یه کرمِ دفترچه ی خاطراتم نه جونده ی کتاب!برگردم مدرسه...به کجای مدرسه؟ به چی مدرسه؟ به آدمایی که حتی تحمل دیدن هموندارن؟ ب آدمایی که حتی موقع چت سر یه تاریخ امتحان خودشونو میکشن و به خونِهم تشنه ان؟ به آدمایی که اونقدر تو عالم خودشون سیر میکنن و خود محورن که اگه میتونستن حتی واسه مدیر معاون هم قانون میذاشتن؟ به چی باید برگردم؟ به کجا باید برگردم؟؟ میدونم مدرسه رفتن وظیفمه...نمیخوام کسی اینو عین یه بچه ی نفهمبهم گوشزد کنه ، ولی نمیدونم...به چی باید برگردم؟ با چه آرزویی؟ یا با چه امیدی؟یعنی فقط منم که دنبال هم ذات های خودم میگردم و اگه کسی باهام کنار نیاد یه گوشه تنهایی اونقدر از درون میمیرم که جاودانه بشم؟ فقط منم که سکوت داره گلومو پر میکنه ولی هر چقدرم حرف بزنم خالی نمیشه؟ فقط منم که دلم تنگ میشه؟فقط منم که راحت رها نمیکنم؟ چرا اینقدر همه چی برای اونا راحته ولی برای منحتی اینجوری بنظر هم نمیاد؟ چرا گفتن دوستی تو دبیرستان معنای دیگه ای داره؟دبیرستان برای من فقط یه درد و عذاب شد...ولی سال نهم اونقدر همه چیز گل و بلبل بود که تصور چنین روزهایی رو هم نکنم...ولی حالا؟؟((: ...آره حقیقت داره...من هنوز احمقم ، هنوز رقت انگیزم و هنوزم قابل ترحمم چونهنوزم دلم تنگ میشه! آره!  میدونم هیچ وقت صدام به گوشت نمیرسهچون هرگز پشت سرتو نگاه نمیکنی ، ولی هنوزم دلم برات تنگ میشه! از خودم واسه نوشتن چنین چیزایی معذرت میخوام چون بهش قول دادم قوی باشم و منطقی فکر کنم ، ولی منطق و احساس با هم جور نیستن پس منِ عزیزم! واقعا بابت این زندگی غبارآلودی که برات ساختماز صمیم قلبم ، "معذرت میخوام!!"...شاید شما بیشتر جنبه ی رنگین کمونی این وب رو دیدید ، ولی مطمئنم میدونید همه چیز اون چیزی که می بینید نیست! اگه به تموم مشکلات مسخره م همینقدر میدون میدادمباید تا الان کل دنیا رو با سایه های تاریکم سیاه می کردم ((:یه آهنگ که خیلی دوست دارم براتون میذارم . متنش هم تو ادامه ست."Hold On"بعدا نوشت : امیدوارم خزعبلات منو زیاد جدی نگیرید ، با نوشتن این پست واقعا احساس بهتری دارم نوشتن همیشه منو نجات میده (:var listmusic1abzar=[];listmusic1abzar[0] = {title:"Hold On",url: "https://irdl.faazmusic.com/server/1396/3khordad/13/Chord%20Overstreet%20-%20Hold%20On(320).mp3"};موزیک پلیر
ادامه مطلب...
۱۴ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۶:۴۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪

آنالیز تاریخ تولد | + ام وی هیونا Flower Shower + بیبی چن*-*

" Some People talk with you in their free time ,some people make their time free to talk to U ...And some never Do !NOTICE the difference"سلام ! چطوریایین؟ خوبین ؟ چجوری میگذرونین؟خدا رو شکر به نظرمیرسه میهن حالش خوب شده((:تو این مدتی که نبودم (یعنی از 7 فروردین به بعد تا پست قبلی)از دیدگاه خودم اونقدررررر اتفاقا افتاده که میتونم باهاشون یه ساینس فیکشن تمام و کمال بنویسم ولی اگه از دیدگاه منطقی بهش نگاه کنیم شاید با دوتا صفحه نوشتن از وقایع واقعی و منطقی بشه سر و تهشو به هم دوخت و جمعش کرد ((:هوم ... نمیدونم ، کی میدونه؟ کسی چی میدونه در کل؟کلییییی پست هست که میخوام بذارم ولی نه وقت اجازه میده ، نه امتحان ،نه مدرسه ی آنلاین ، نه اراده ، نه انگیزه ، نه حوصله ... یکی نیس بگه دختر تو کلاچی داری تو زندگیت پس ؟ =----= ...من : اپلیکیشن شاد !!!!!!!حالا خیلی هم دارم همه ی امتحانا رو گل می کارم مثلا؟؟ ._.*وی هم اینک از امت شیمی برمیگردد وجدانِ نداشته ی عزیزم! او را اذیت نکن ، اندکی سرد و خسته و بینواست*کلی حرف و سخن هست ... ولی همت کجاست؟ اراده چیست؟؟خااایله خب ، حالاع که اینجام بهتره اینقدر موضوع رو در هم نپیچونم و کمی خفه تر بشم^-^چی میخواستم بگم؟؟ تاپیک پست چی بود اصلا؟؟ XD آهان خب اوکی...(رسما یه لحظه برگشتم بالا ببینم اسم پستو چی نوشتم!!!!!!بعد مامان بابام فک میکنن وقتی میگن نمکدون بیار و از پشت میز بلند میشم برم بیارم ولی همین که پا میشم یادم میره دروغ میگم:| )براتون یه تست خییلی خیلییی جالب آوردم راجب آنالیز تاریخ تولدتون و روز های مهم زندگیتون و حتی اتفاق های تاریخیش ، همزاد هاتون و غیره و غیره^0^منو که واقعا به وجد آورد ، انگار بدون اینکه بهم خبر داده باشن اسممو یه جاییثبت کردن تا یه روزی واقعا تصور کنم "کسی" ام...خب البته که هستم..ولی ،خب میدونم که منظورمو متوجه میشید چی میگمD'= ...امیدوارم برای شماهم همینقدر جالب باشه که برای من بود^-^...برای رفتن به اون سایت اینجا کلیک کنید^^حالا که اینقدر پست پر باره ، تصمیم گرفتم یه موزیک ویدیو هم بهتون معرفی کنمD:خیییلی قشنگ و لایته من خودم بسیار بسیار دوستش دارم^0^موزیک ویدیو Flower Shower (حمام گل) از هیونا سولو آرتیست کره ای *-* واااقعا صحنه هایی که توش فیلم برداری کردن خیلی قشنگه^^ازش دنس کاور زیاد دیدم آهنگش هم خاصه *^* برای دیدنش رو عکس زیر کلیک کنید .  پ.ن خبر به دنیا اومدن پرنسس کوچولوی چن از اکسو رو که شنیدین؟((: وااایییییی دیروز به دنیا اومد خییلی خبر فازمند ^--^ و سافت و کیوتی بوددد بچش دخترهههفک کن هنوز دو روز از تولدت نگذشته اسمت ترند اول جهان شده و هشت تا:| عموی معروف داری ک هر کدوم میلیون ها خاطر خواه دارنآیا ما به دنیا اومدن رو اشتباه انجام ندادیم؟ :)) پ.ن 2 : عکس پایین پست  واقعی نیست! فعلا منتظریم عکسای خود بچه بیاد بیرون
۱۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۸:۴۷ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪

سال نو مبارک ! نوروز 1399 / Happy New Year ~ چهارمین تبریک ^^ ~

"و انتهای این قصه ی سرد و سفید ، همیشه سبز خواهد بود ،تا رسیدن سال نو ، تنها یک سلام خورشید باقی ست . . ."اول از همه ، سلام!! سال نوی همتون مبارک باشه! (: ...قبلِ شروعِ دعاها و آرزوهام ، می خواستم یکم حرف بزنم((: ...نسبتا یکم جا زیاد می گرفت نخواستم کسی اذیت بشه ،ولی هر کسی دلش خواست بخونه میتونه بره ادامه مطلب ! (:"سر نوشتن این پست به معنای واقعی زجر کشیدم چون اندازه ده تا صفحه تایپ کردم و میهن بلاگ سه بار همه ی نوشته هامو به باد داد و هر بار از اول نوشتم و میدونم که میدونید وقتی کلی حرف و چرت و پرت نوشتین و همش از بین میره مسلما نطقتون کور میشه و دیگه نمیتونید عین قبل سخنرانی کنید ولی من بازم نوشتم((: ...آره بازم نوشتم...هی گفتم هی نوشتم هی پاک کردم هی از اول!! اینه وبلاگ نویسی((: ...اینه از دست رفتن خیلی از داشته هات در عینِ موندگار ترین بودنشون توی وب((: ...من هنوزم این سختیا رو به جون میخرم...4 ساله همینجوری روزمرگی هامو گذروندم...من هنوزم با قاطعیت میگم هیچ جا نمیتونم اینقدر راحت حرفامو بزنم و به چرت و پرتام میدون بدم((: در هر صورت ، چن کلمه ای تو ادامه هست^^~
ادامه مطلب...
۲۹ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪

Talking ×

یو (= !!!!!!!امیدوارم نسبت به روزای قبل ، حس بهـــــتری داشتــــــــه باشین .در این روزهای زیبای تنها در خانه ،خواستم بگم ک یه سامانه ی ناچیز هم اون گوشه ی وب هس ، ک اگه حوصلتون سر رفت یا اعصابتون به رنگ نوتلا در اومد ، اگه خورده شیشه های وجودتونبیشتر دچار پودر شدگی شد یا حسِ کسیو داشتین که زانوهای برهنه شداره رو پرز های قالی کشیده میشه ، اگه مثل کسی بودین ک رو کیک خامه ایشیه بادوم تلخ بوده ، اگه حس می کردین بستنی قیفی تون افتاده رو نیمکت پارک یا حتیاگه حس کردین گوشه های ناخن تون پوسته پوسته شده و پوستش داره کنده میشه ،خب شما تنها نیستین و منم یه خروار از این احساســــــــات قهوه ای رنگ دارم((:پس اگه قابل دونستین ، هر وقت خواستین پیام بزارین یا بیاین حرف بزنیم.Anime : Violet Evergarden
۱۵ اسفند ۹۸ ، ۱۹:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪