"Let's Kill This Love"هوم... سرتونو درد نمیارم((= ...شلوغش هم ...نه...دیگه نمیکنم...ولی بعضی تاریخ ها ، خوب یا بد، فراموش نشدنی ان...دو سال پیش همچین روزی ،(اشتباه نکنید ، تاریخ ورود من به اینجا نیس ،تولد هم نیس ((= ...)هی...بیخیال...فقط وبلاگیای قدیمی دور و اطرافمون میدونن((:آهای!! وب نویسای محل((: ...چقدرِ دیگه تون هنوز موندین؟؟آره ، حالا شد "دو سال" پیش!! به همین سادگی!!روزا تند تند پشت سر هم گذشتن و سپری شدن...خیلی چیزا تغییر کرد...خیلی باور ها "عوض" شد...و خیلی لحظه ها به من ثابت کرد ، که زندگی هیچ وقت یجور باقی نمی مونه...چهارشنبه ، 22 شهریور 1396هرگز از یکنواختی خسته نباش ، چون روزی میرسه که دلتنگ لمس ورقه های کهنه ی دفترچه خاطراتت بشی!به همین راحتی گذشت و ورق خورد و تموم شد(:ما موندیم و یه بغل خاطره!! کلی حرف ، که باید صدهزار بار با خودت بحث کنی و کلنجار بری تاراضی به گفتنشون بشی((: ...- اصلا گفتنشون درسته؟؟-یادآوری کردن این تاریخ چطور؟؟-باید بگیشون یا نه؟؟-کسی هست بخواد بشنوه؟؟-مطمئنی میخوای یادآوریش کنی؟؟
۲۱ شهریور ۹۸ ، ۲۰:۱۹
۰
۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪
از کلمات میشه برداشت های متعددی کرد چـــون حــرف آدما تمـامِ حقیقــــــــت نیــــــستاین ضـــــــعف انسان هاست . . .برای مطمئن شدن از وجودشون بقیه رو امتحــــــــــــــــان می کنند.ایــن تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــضــــــــــاده !Violet Evergarden -
۱۸ شهریور ۹۸ ، ۱۰:۱۷
۰
۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪
I do care about your eyesmore than what you think:)مطمئن باش تو ریل بودن کاپل تویون هم هیچ شکی نیس!! D":
۱۴ شهریور ۹۸ ، ۱۷:۱۱
۰
۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪
«امیدوارم این عـزیمت سـرشار از شادی باشد و امیدوارم که دیگر هیـــــــچ گاه بازنگردم»ســـلام بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــچه ها^^احیانا عکسی از این نقاش جایی ندیدین یا حــــس نمیکنین قیافه ش براتون آشناست؟؟ممــــــکنه جاهای فانتزی ای دیده باشینش!مثل انیمیشن : CoCo !! (=خب ، می شناسیدش یا نه ،این نقاش با این چهره ی خاص و عجیبشفریدا کالو ، یه نقاش مکزیکیه!!خود من اولین جایی که دیدمش تو یکی از درسای کتاب زبانم بود،بعدش روی یکی از پیکسل های سایت رنگی رنگی،بعد از اون روی لباس یه بازیگر ، که اسمشو هم یادم نمیاد((: ...!!واسه همین کنجکاو شدم راجبش بخونم^^زندگی نامه ش تو ادامه...
۱۴ شهریور ۹۸ ، ۰۶:۴۳
۰
۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪
مینااااااا کنبانوا ^_^ ...( آخ که چقدر وقته این اصطلاحای ژاپنی رو اول پست استفاده نکرده بودمااااا ((: ...)بالاخره همونجوری که قول دادم سفرنامه آوردم^^تهرانی های گل و ارجمند و تموم خوانندگان عزیز لطفا اگه نقصی توی توصیفات و قضاوت های من می بینید اشاره کنیدD":همچنین جا داره از اون هشتگ خوب و جذابمون :#صرفا_جهت_ثبت_لحظاتهم نامی برده باشیم((:در کل که تهران خیلی خوب بود*-*تهرانیا خوش به حالتون*-*دو روز از سفرمون هم در انتها شد شمال کشورD:خب دیگه...سفرنامه تو ادامه ستD:
۱۳ شهریور ۹۸ ، ۰۶:۴۱
۰
۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪
سلاااااااام دوستای خوبم^0^حال و احوالات؟؟من بالاخره کامبک دادممممXDمسافرت خیلی خیلی خوبی بود جاتون خالی*-*راستش طولانی ترین سفر عمرم بود گمونم...تقریبا 11 روزطول کشید((:ببخشید به کامنتاتون جواب ندادم...ولی بسیار بسیار خوشحالم کردن*^^^*مرسی که میاین اینجا((": ...اونجا نت درست و حسابی نداشتم ، فامیل هم نمیزاشتن یه لحظه به تبلت نزدیک شم !!!!به برکات سفرم ، اینقدر کلاس زبانمو هم از دست دادم تموم شدXDدو جلسه ازش مونده ':Dالانم سه تا امتحان دارم...میان ترم ، فاینال ، اورالD":به محض اینکه بدمشون شرفیاب میشم همینجا ، هم به نظرای خفن تون پاسخ می گویم هم میام وباتون و هم سفرنامه میارم*^*پس تا درودی دیگر فعلا بدرود!
۱۰ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۱۳
۰
۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪
با سلام و درود های فراوان!!عیدتون مبارک!! (دقت کردین چقدر بچه ی فعالی شدم؟؟D:...)خب بگذریم بعد قرنی قراره از پوزیشنِ کوالایی خارج شمD":و همون طور که عنوان پست پاسخگوئه ، بریم سفرD:تهران...D: ...میریم خونه ی دخترخاله ی مامانم^0^ ...دخترِ همون خاله ی کیوتِ مامانمD":ک اگه بخوام نسبت های فامیلیشو با اقوام خیلی خیلی دور ژاپنی مون توضیح بدم،دختر خاله ی مامانم میشه یجورایی : خواهر شوهرِ هــــــمون عروس خانومی که دختر خالش و نوه ها و بچه های دختر خالش توکیو زندگی میکنن و توی این پســــــــــــــــــــت زیر توضیح داده بودم قبلا ._. ...XDاگه اون پست رو ندیدی، بکلیک ^^(یه موضوعی ک همیشه ی خدا مموقع پست گذاشتن بهش فک میکنم اینه کِ ،نکنه بازدید کننده های گل وبم ک قدمشون رو چشم و چالم، تصور کنن من دوست دارم همه چیز زندگیمو تو میکروفن داد بزنم تا همه بدونن .-. ...واسه همینم با حساسیت فراوان از هشتگ :#صرفا_جهت_ثبت_لحظات استفاده میکنمD:وبم ثبت خاطرات زندگیمه._. ...همینD': ...)هام...خب دیگه آره...نمیدونم سفرمون بیشتر از یه هفته طول بکشه یا نه...^^اونجا به احتمال خیلی زیاد نت دارم ولی کمتر میام...پس فعلا ^0^(گیف پایین : نایونی*-*)
۲۹ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۰۵
۰
۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪
اسم : هلیا تو مجازی : یومیکو (= ...(Yumiko Tomory) ( ۳-۴ سال پیش ، یعنی تقریبا وقتی که خیلی وقت نبود انیمه می دیدم ، دلم می خواست واسه خودم یه شخصیت انیمه ای داشته باشم (= ،همون جوری که خیلی از هم سن و سال هام داشتن و تو وبشون و داستان هایی که می نوشتن از اون "شخصیت ساختگی" استفاده می کردن(= ~ ...انتخاب من یه شخصیت فانتزی با موهای بلوند و چشمای آبی بود((: ...شخصیتی که واسه انتخاب کردن اسمش کلی با خودم کلنجار رفتم و بعد فهمیدم از اسم هایی که با « یو » شروعمیشن خوشم میاد...یوکیهو ، یوریکو ، و بالاخره بعد از سبک سنگین کردن آواهاشون ، اسم "یومیکو" به ذهنم اومد و موردعلاقم واقع شد((= ~ ... اسمی که وقتی انتخابش کردم ، حتی مطمئن نبودم تو خودِ فرهنگ اسامی ژاپنی وجود داره یا نه !! ولی بعدش توی یه سایت جستجوی معنی اسم ، با معنیش رو به رو شدم((: یومی : به معنی زیبایومیکو : زاده شده ی فردی زیبا ((:شاید رفته رفته واقع بین تر شدم ، به واقعیت نزدیک تر شدم ،اونقدری ک از نوشتن بیوگرافی واسه یه شخصیت ساختگیدست بردارم و ویژگی های شخصیتی خودمو اینجا بنویسم ،اما هر چقدرم تا آخر عمرم هلیا باشم ، همونقدر یومیکو باقی می مونم و هرگز نمیگم اون روزا دوران جاهلیتم بودن((:~ ...!!!بلکه برام خاطرات قشنگ و شیرینی ان که اگرچه خیلی هاش بدوناینکه من بخوام پر پر و لکه دار شد ، اما به تک تک لحظه هایی که اون روزا داشتم عشق می ورزم و به همشون احترام میزارم((: ...)اسامی و القاب دیگه: هلیوس - هیلیاس( یه بنده خدایی انگار اصن نمیتونست به جز هیلیاس جور دیگه ای صدام کنهD: ) موقع توصیفاتم کلمات زیادی به کار می برن، ولی اینجوری نیس ک دائم با همونا صدام کنن پس چیز دیگه ای فعلا یادم نمیاد•-• ...!! فامیل : همون مجازیشو در نظر بگیرید D: , توموری!!سن : تا اینجایی که خدا توفیق داده ۱۵ ...!! D:تاریخ تولد حقیقیم : ۸۳/۷/۲۳تاریخ تولد شناسنامم : ۸۳/۶/۳۰(از اونجایی که مهر ماهی و نیمه دومی هستم ، ولی شناسناممشهریوریه ، یه سال زودتر رفتم مدرسه و توی کلاسمون همیشهکوچیک ترین عضو بودم((= ...)قد : ۱۶۵ ( طبق معمول صندلی ته کلاس._. ...((: ...) وزن : ۵۵ رنگ چشمام : قهوه ای خیلی خیلی تیره که همیشه مشکی دیده میشهموهام : اونم مشکیپوست : گندمیعلایق ، تنفرات ، زار و زندگیم و خیلی چیزا در مورد من :به شدتتتت به گربه ها عشق می ورزمو تو آینده قراره کلییی گربه داشته باشم*-*(میگم "تو آینده" چون فعلا کسی واسه من گربه نمیخره._. هعی._. )همیشه وقتی گربه رو با سگ مقایسه میکنن و میگن بی وفاست حرصم میگیره._. ...از نظر من ، گربه ها کیوت ، ملوس ، مغرور و ناز و اشرافی ان ^~^نشد یه بار گربه ببینم ولی راه نیوفتم پشت سرش و نکو چااان نکو چان نکنمD": ...بین میوه ها گیلاس و انبه و شلیل و نارگیل خیلی دوست دارم! اوتاکو و وانس"Once"(طرفدار گروه کره ای توایس"Twice") ام ^^پاستیل خعلی دوس دارم^~^ولی از این لوس بازیایی که میگن دختر باید عشق پاستیل باشه و فلان و چنان بدم میاد:| ...گندشو در میارن:|~ ...پسرا نباید پاستیل دوس داشته باشن با این وضع؟! :| ...هیچ وقت نتونستم رنگ مورد علاقمو به طور کامل مشخص کنم ،ولی واضحه ک از صورتی و یاسی و بنفش و فیروزه ای خوشم میادD:عاشق تصور کردن دوستای مجازیمم!! و دائم تو رویاهام باهاشون قرار ملاقات دارم...عادت دارم حتی وقتایی ک بیرونم توهم بزنم که اونام هستن و با هم داریم خوش میگذرونیمD": دوست دارم دور دنیا سفر کنم^-^ یه داداش کوچیکتر دارم که ۵ سالشه و خیلی وقتا یکی از مشکلات بزرگ زندگیمه و همیشه من مظلوم واقع میشم و اون برنده میشه و به مُرادِ دلش میرسه ._. فرزند اول خانوادمD: نمیتونم بشینم سریال ایرانی ببینم و لذت ببرم._.خیلی کم پیش میاد از فیلما و آهنگای ایرانی خوشم بیاد._.ینی سر جمع شاید کلا ۳ تا از بازیگرای معروف کشورمم نمیشناسم._.خرید چیز میزای رنگی رنگی و ریزه میزه خیلی خوشحالم میکنه^~^بچه بودم یکی از فانتزیام این بود که فروشنده ی لوازم التحریر شم!از بچگی خیلی وقتا واسه محافظت از دوستام تو دردسر می افتادم ولی بازم دست از دفاع کردن ازشون بر نمیداشتم (=یه خال کوچولو بالای بازوم دارم^^از سِرُم زدن به طرز مزخرفی خوشم میاد._.شاید "خوشم میاد" همچینم تعریف درست و حسابی ای نباشه ولی حاضرم ۱۰ تا سرم بزنم یدونه آمپول نه!D: پتانسیلِ مظلوم بودنو به طور کامل دارم•-•از بس نایتکور گوش دادم آهنگای معمولی بنظرم اسلوموشن میان._.میشه گفت خیلی حساسم رو اینکه : چیشد ، اصلا چرا اینجوری شد ، کی چی گفت ، چرا گفت ، چرا باید می گفت و این چرت و پرتا._. پای این فکر و تصوراتم گریه هم زیاد میکنم ، ولی در خلوتD":عاشق انیمه های مدرسه ای و عاشقانه و زندگی روزمره ام ۸_۸اما خب ، هر از گاهی ماورا طبیعی هم می بینم...از داستانای معمایی و کارآگاهی و پلیسی و جنایی بدم میاد#_#دوست دارم فیلم یا داستان اشکمو در بیارن(":چارلوت یکی از بی نقص ترین انیمه هایی بوده که تا حالا دیدم و اگه بخوام کسیو به راه هدایت شدگان و به سمت و سوی اوتاکو شدن هدایت کنم ، مسلما چارلوت اولین چیزیه که بش پیشنهاد میکنمO=عاشق کتابای بابالنگ دراز ، زنان کوچک، و آن شرلی ام...بهترین کتابی که تا حالا خوندم هشتمین جلد از مجموعه ی آن شرلی بوده که خیلی چیزا بهم یاد داد((((: ...پک کتابهای آن شرلی رو رو چشمام نیگه میدارم بس ک دوسشون دارم*-* تجربی میخونم ولی ادبیاتو هم خعلی دوس دارم(;اولین کراش انیمه ایم (ک رسما کراشم محسوب شعD": )کو موکامی از انیمه ی عاشقان شیطانی بوده*0*+ همه میگن این انیمه محتوا نداره ولی من معتقدم اگه اون کاگردان لعنتی واسه بیرون اومدن فصل 3 یه فکری میکرد همه رستگار میشدیم چرا که در آستانه ی تموم شدن فصل 2 ،معلوم شد خیلی اتفاقا در شُرُف وقوعه:--:گرفتن عکسای ژیگول خیلی خیلی خوشالم میکونه*-*بستنی شاه توت و لواشکی*-*خرابشونمD":همیشه معتقدم موقع دیدن یه فیلم خیلی خفن باید در حالخوردن یه چیز خیلی خوشمزه باشم ولی بارها تجربه کردم ک خوردن در حین فیلم باعث میشه نتونم از ذره ذره صحنه های فیلم فیض ببرم،منتها خوراکی پای فیلم واسه بارِ دومِ دیدنش خوبه بنظرمD":بنظرم ترسناک ترین آدما ، آدمای چند چهره ان که هرگز نمیدونی قراره به چی تبدیل بشن.موردِ علاقه ترین درسم زبان انگلیسیه*0* (آخ قلبمD":)میتونم عربی رو تحمل کنمD": ازش بدم نمیاد ولی حس خاصی هم بهش ندارم...به زیست و ادبیات هم علاقه دارم^-^ (فک کنم ادبیاتو قبلا گفتم.-. ) دوس دارم بتونم به کلی زبان زنده ی دنیا حرف بزنم*-*(از تو حرکت ...از خدا برکت._. )ساز مورد علاقم پیانو و ویولنه ولی هنوز سعادتمند نشدمکه چیزی بنوازم.-.همیشه معتقد بودم انجام ندادن کارای مختلف بیشتر از انجام دادنشون ،میتونه بعدا پشیمونم کنهD":آدم ریسک پذیری ام...ولی نه همه ی اوقات.اصولا وقتی ازم تعریف میکنن رد میکنم سخنانشونوD":ولی در دل بسی خوشحال میشوم((=از جنس مذکر دلِ چندان خوشی ندارم:|فایده ای واسه جامعه ندارن:| ...(توهین نباشهD":)از دخترایی که رفتار پسرونه دارن خوشم میاد*-*دوست داشتم خواهر یا برادر بزرگتر داشته باشم،ولی با این وجود از اینکه فرزندِ اول خانواده ام خرسندمD:وقتایی که ناراحتم میرم خریدD":خیلی به تجدید روحیم کمک میکنهXDعاشق جورابای رنگی رنگی ام*-*اکثرا هم میخرم ولی دلم نمیاد بپوشم، میذارم گوشه ی کمد بمونه هی نگاشون میکنمD":گاهی اوقات از بی تی اس BTS چیزهایی می بینم و گوش میکنم ولینمیشه گفت من یه آرمی ام :|دوستام معتقدن شخصیتم تو مدرسه با شخصیت شر و شیطون و پایه م خیلی فرق داره ._.خیلی سعی میکنم با معلمام آبم توی یه جوب بره ولیوقتی می بینم باهام جور نمیشن دیگه خیلی زور نمیزنم :|دوتا از بزرگترین کراشام توی واقعیت ،دوتا معلم زبانای کلاس زبانم بودنT-Tاگه حق انتخاب داشتم هیشوخت بزرگ نمیشدم((":عاشق بوی ورقه های کاهی یا کتابای نو هسدم*-*خرخون زیاد بم میگن ولی به کیفم می گیرم :|یکی از مهم ترین چیزایی که همیشه دوست داشتمبه ویژگی های شخصیتیم اضافه کنم صفت "صبور بودن" ـه ...(((:خیلی از بچه کوچولو ها به طرز عجیبی دوسم دارن0-0 ...((:یه دختر عمه دارم که به شدت شبیهمه،یه بار وقتی بچه بودم منو با خودش می بره خرید و دوستاش می بیننش و تا مدتها بهش گیر میدن : تو که یه خواهر کوچولوداشتی چرا بهمون نگفته بودی؟؟؟((:با فامیلای تهرانی و مشهدیمون به شدت حال میکنم و آرزو میکنم کاش اینجا بودنD:عاشق تهرانم*-*عشق ب توکیو ک جای خود دارد...ولی میترسم برم اونجا از شلوغیش و 30 میلیون نفر جمعیتش ، ناگهان وحشت زده شمD":حس و حالم نسبت به آدما رو اکثرا تو دلم نگه میدارم :| به گفته ی دوستام :وقتی میخوام از چیزای مورد علاقم برا کسی تعریف کنم بعضی وقتا چنان با آب و تاب حرف میزنم و از حرکتای دستام استفاده میکنم ک مزخرف ترینو چرت تریناشونم بنظر باحال میاد....XDکم پیش میاد تیریپ علامه ی دهر بردارم و بشینممردمو توصیف کنم و بگم تو فلانی و چنان...مگه اینکه خودشون ازم بخوان توصیشون کنم یا اینکه خودم از یه ویژگیشون اونقدری خوشم بیاد که دلم بخواد ابراز کنم((:پسرخاله و پسر عمه ندارم._.آخ خداااا رو شکررررررررXD( لابد الان بم میگین پسر گریز جامعهXD )از آدمای مغرور و متکبر تنفر دارم:|معتقدم ظاهر آدما اونقدرام مهم نیست ،به شرط اینکه شخصیتشون اونقدری ارزشمند باشه که خیلی راحت بشه قیافه شونو فاکتور گرفت...(بابا شاااخِ محلD": )با وجود اینکه یونیفرم مدرسه مون هیچ وقت چیزی فراتر از یه گونی نبوده ، به شدت روش حساسم._.چیزیه ک هر سال باید 9 ماهِ آزگار هر روز 6-7 ساعت تنم کنم:|پس خیلی مهمه:|پیدای کردن دوستای جدید خوشحالم میکنه،خصوصا اگه شبیه خودم باشن^^موهام مجعد و فرفریهD":...ولی پتانسیل صاف بودنو هم داره((:دیگه چیزی یادم نمیادD":فعلا!!"Do not EVER be scared to stay "Yourself
۲۸ مرداد ۹۸ ، ۱۵:۵۵
۰
۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪
سلام جینگولیایِ ستودنیِ خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوبم*-*حال و احوالاتی مثل عکس بالای پســــت براتون آرزو میکـــــــــــــــــــــــــــــنمD":در ضمن اینایی ک میگن تابستون داره تموم میشه همــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــش شایعه ست...از شما متوقع (دارای توقع._.) نبودم ک باور کنـــــــــــــیدD:بگذریم... اندکی از خاطرات امـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــروز تو ادامه هست^^#صرفا_جهت_ثبت_لحظاتD:
۲۸ مرداد ۹۸ ، ۰۶:۵۸
۰
۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪
ترجمه :ما خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــال بـــــــافیـــــم ...می خوایم که به طور کامل دور از حقیقت باشیم...*click on the photo to save it*
۲۴ مرداد ۹۸ ، ۲۲:۲۴
۰
۰
𝙃𝙚𝙡𝙞𝙤𝙨 𓆩♡𓆪